ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

خود خودم

میخوام با خودم یه کوجولو حرف بزنم ،بدجوری بهش نیاز دارم ...

سلام گلم ، خوبی ، چت شده ...میبینم کشتیهای خوشگلت همشون یه جا غرق شدن :)

ببخشید که خندیم....عصبانی نشو خواستم 1کم روحیت عوض بشه ، تانخندی دیگه باهات حرف نمی زنم ،تلاش کن ...آفرین گلم :) 

دیدی سخت نبود ، حالا دوست دارم بدونم گل من چرا غمگینه ...

از دست روزگار...؟

قربونت برم 1 کم به گذشته برگرد و نگاهی به پشت سرت بینداز ...

تا حالا کدوم غم وغصه ای رو دیدی پایدار مونده باشه که این دومیشه.

تو این دنیا نه غمهاش همیشگیه ونه خنده هاش، پس چرا زانوی غم بغل کردی جونم ...

عزیز دلم چه بخندی وچه گریه کنی دنیا میگذره ، چه بهتر که بخندی تا مشکلات تو رو از پا درنیارن.

1قول کوچولو به من میدی ؟ (باشه) آفرین خانمی خودم :)

امروز تا شب اخم کردن ممنوع ، باشه عزیزدلم ؟( چشم )

دورت بگردم گلم ، رو قولت حساب کردم....


هوای حرم

دلم بدجوری هوای حرم امام رضا رو کرده ...

دلم بدجوری هوای اون صحن و سرا رو کرده ...

فاصله دوره آقاجون ولی ..............

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

پایان مهمانی

بدان ، آن خدایی که گنجینه های آسمان و زمین به دست اوست وقتی به شما اجازه دعا داده است یعنی که اجابت را بر عهده گرفته است...

اجابت آرزوهایتان را در شبهای پایانی مهمانی خدا آرزومندم . التماس دعا  

اجازه دعا

نمازم تموم شد داشتم سجاده رو جمع میکردم ، صدای از درونم شنیدم که می گفت مگه با من کار نداری وحاجت نمیخوای ، خجالت کشیدم و سرمو انداختم پایین ....

چشمام خیس شد از اشک ، دستهامو بالا بردم و از خدای خوبم بخاطر اینکه به من اجازه دعاکردن داده بود تشکر کردم .

دوست دارم خدای خوبم که هوای این بنده رو سیاهتو داری ...تنهام نذار ... خودت میدونی که از تنهایی چقدر میترسم...

درسی که گرفتم

1 روزی از روزهای خدا بدجوری دلم گرفته بود ، دنبال کسی می گشتم که باهاش درددل کنم  .

رفتم سراغ 1 از بنده های خدا ، وقتی باهاش شروع به حرف زدن کردم اونچان مورد بی توجهی اون بنده خدا قرار گرفتم که صدای شکسته شدن قلبمو شنیدم .

پشیمان شدم از کاری که کردم رفتم سراغ کسی که هر چقدر بخوای باهاش درددل کنی اصلا از دستت خسته نمیشه ، تازه وقتی باهاش حرف میزنی اونچنان آرامشی بهت دست میده که نگو،

قبول نداری ؟خدا کنه هیچوقت آسمون دلت ابری نشه ولی اگه خدای نکرده همچین اتفاقی افتاد کاری رو که من گفتم امتحان کن ، ضرر نمی کنی.

از این اتفاقی که برام افتاد دو تا درس گرفتم .

1/ اگه کسی آسمون دلش ابری شد و اومد سراغم حداقل کاری که براش میکنم اینه که به حرفاش گوش بدم.

2/ تا وقتی خدا هست با هیچ بند ه ای دردل نکنم .

خدایا این بنده سراپا تقصیر خیلی دوست داره ، نذارموقعه ای که فرصت گناه پیش میاد پاهاش بلرزه و سقوط کنه ، دستهاشو بگیر و نگهدارش باش .ممنون خدا جون...