ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

کوچکترین سرباز امام حسین (ع)

ای گل چه زود دست خزان کرد پرپرت

رفتی و رفت خنده از روی مادرت


حواسمان باشد

حسین جان هنوز هم مظلومی 

شاید مظلومتر از زمان گذشته

چقدر آرام آرام در پی این هستند که تمام واقعییت های واقعه کربلا را به نام تجدد به زیر سوال ببرند

یک روزمنکر گریه برای آقا میشوند

یک روز منکر وجود رقیه در واقعه کربلا ...

هر روز به یک بهانه...........

حواسمان باشد دشمن در میانمان به نام دوست هر کاری انجام می دهد تا ما را غافل از دین و عقایدمان کند

اگر خود را به سلاح هوشیاری و ایمان مسلح نکنیم 

دیری نمیگذر که دیگر هیچ نداریم


درک این روزها

این روزها دلم تنگ است و چشمانم بارانیست

در تمام ماه های گذشته منتظرت بودم که بیایی

اشکهای این روزها قداستی دارد باورنکردنی

ولی چه خوب پاک میکند روح مرا

دلم گریه میخواهد در عزای مظلوم کربلا

چشمها یاریم کنید

مظلومی که اگر آن حماسه عظیم را در کربلا ایجاد نمیکرد

بحق دیگر اسلامی در کل کره زمین وجود نداشت

خدایا اشک همراه درک در این روزها نصیبم بفرما

درک کنم چرا حسین با اهل بیتش به کربلا رفت

او که میدانست کشته می شود

او که می دانست زینبش به اسارت میرود

او که می دانست.........................او همی واقعه را می دانست

گریه بر عزای حسین(ع)

قال رسول الله (ص) :

ای فاطمه هر چشمی فردای قیامت گریان است

غیر از چشمی که در مصیبت حسین گریه کند

صاحب آن چشم خندان است و مژده نعمت های بهشت به او داده می شود .

سوم محرم

امروز سوم محرمه


تا کلمه سوم رو شنیدم یادم افتاد

تاریکی......کنج خرابه ......دختر سه ساله..........سر بریده



                   یا رقیه(س)