ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

چتر ما خداست

بگذار سرنوشت هر راهی را که میخواهد برود

راه ما جداست

بگذار ابرها هم هر چه میخواهند ببارند

چتر ما خداست


پیام شهدا

چه زیبا گفتی آن لحظه که در راه رسیدن به خانه معشوق بودیی


خواهرم ....من سرخی خونم را به سیاهی چادرت می سپارم


قصر خنده های تو و چشمان من

با خنده هایت قصرت را آذین بسته ای

تا دیده نشود غصه های درونت

اما غصه ها آنقدر شیطنت کرده اند

تا توانستند روزنه هایی به بیرون باز کنند

چشمان من آن روزنه های کوچک را از پشت لبخند زیبایت دیدند

چشمانم دیدند غصه ی بزرگی را که مانند هیولایی وحشتناک

از درون در حال نابودی توست

اما تو هنوز در تلاشی که با لبخند بپوشانی آن روزنه های کوچک را

ولی غصه ها باز هم شیطنت می کنند

از پس آن قصر زیبای خنده هایت....

نامه تشکر آمیز یه مامان در هوای برفی !!!!

اونوقتا که ما مدرسه میرفتیم اگه تا کمر هم تو برف فرو می رفتیم از تعطیلیه مدارس ابتدایی خبری نبود چه برسه دانشگاه

دیشب یه کوچولو برف اومده کلی تو سایت دانشگاه اطلاع رسانی کردن که ای ایها الناس دانشجو فردا تشریف نیارید دانشگاه

بعد چون ترسیدن مبادا این قشر خدایی نا کرده در زیر برف 5 سانتی که باریده بمونند سریع اس ام اس دادن که تو رو خدا حواستون باشد فراد نیایید دانشگاه 

هر چند خدا خیرشون بده باعث خوشحالیه افراد دانشجو مقیم منزل ما رو و همچنین همسر محترم رو فراهم کردن

به جناب همسر میگم عزیزم دخملا خوشحالن شما چرا خوشحالید؟

همسر محترم میفرمایند: خوب با تعطیلیه خانمهای دانشجو مقیم منزل بنده هم مجبور نمیشم تو این هوای سرد صبح زود از خواب ناز بیدار بشم تا ایشان را به دانشگاه برسانم

بنده هم دیگه حرفی نزدم دیدم خداییش همسر محترم حرف بجای می زنند

چه کنیم ما هم در شادی این جمع کوچک شریک می شویم

اما دیگه کسی حق نداره بگه که این مامانها هستن که دخملاشونو لوس میکنند

به نظر من مسئولین نیز در این امر خطیر به والدین کمک شایان توجهی مینمایند

با تشکر از همی مسئولین محترم و محترمه

این بود نامه  تشکر آمیز یه مامان در هوای برفی