ایکاش باران بند نمیآمد...

باران بهانه ای بود که زیر چتر من تا انتهای کوچه بیایی...

کاش نه کوچه انتهایی داشت و نه باران بند میامد...

یادش بخیر نونهای تنوریی...

تعطیلات عید خود را چگونه گذراندید

چند روز پیش برادرزاده گلم سحرجون که کلاس چهارم ابتداییه گفت که معلم محترمشون فرموده در تعطیلات عید هر جا تشریف بردید لطف کنید بنویسید و بعد تعطیلات بیارید مدرسه

به عبارت ساده تر تعطیلات عید خود را چگونه گذروندید

ما هم برای اینکه دخمل داداش گلم با دست پر تشریف ببره مدرسه پیشنهاد کردیم بریم آثار تاریخی شهرمون رو ببینیم

امروز منو دخملاو داداش گلم باخانواده محترمشون رفتیم سراغ آثار تاریخی شهرمون

در ابتدا قرعه به نام حمام قجر افتاد که در خیابون عبیدزاکانه

قبل ازاینکه وارد حمام بشیم دو تا خانم فوکلی به ما گفتن شما میخواید برید دیدن حمام قجر

ما هم گفتیم : بله

خانمها فرمودند مامسئول موزه هستیم و بلیط نیم بها داریم میتونیم به شما بفروشیم

ما بلیط ها رو چک کردیم دیدیم بلیط ها مشکلی ندارن و ازشون خریدیم

وارد موزه شدیم و بلیط ها رو به مسئول جمع آوری بلیط تقدیم کردیم یه دفعه مسئول جمع آوری فرمودند بلیط شما نیم بهاست و باید بقیه پول بلیط رو لطف کنید و بدید ما گفتیم دم در مسئولتون این بلیطها رو به ما فروختن

حضرت آقا به ما اجازه داد وارد موزه بشیم ولی چند نفر از مسئولین موزه رفتن تا اون خانمهای فوکلی رو پیدا کنند تا ببینند این بلیط های نیم بها رو از کجا آوردن

خلاصه ما رفتیم داخل موزه مردم شناسی حمام قجر (جای شما بسی خالی بود )

بعد از دیدن این موزه رفتیم به حسینیه امینیها در خیابان مولوی

حسینه خونه خیلی بزرگیه که شامل دو طبقه است

ما ابتدا رفتیم زیرزمین حسینه

من رو یاد خونه های قدیمی که در زمان بچگی دیده بودم می انداخت

اتاقهای تو در تو با یک حوضه زیبا در وسط زیرزمین 

اتاقهای بالا هم تو در تو بود با پنجره های آیینه کاری زیبا

خلاصه امروز برادرزاده عزیز ما تونست با دیدن قسمتی از آثار تاریخی شهرشون قزوین مطلبی رو برای معلم محترمشون تهیه کنه

عکسها در ادامه مطلب

نگاره های تاریخی> مسجد سلطانی (نبی) قزوین

قزوین - سال 1271 شمسی
عکس؛ آنتوان سوروگین، عکاس ایرانی گـُرجی تباراین تصویر که ۱۲۰ سال قبل توسط «آنتوان سوروگین»، عکاس ایرانی گرجی تبار از بازار و مسجد سلطانی (نبی) قزوین گرفته شده، یقینا منحصر به فردترین تصویری است که از این بنای تاریخی بر جای مانده است. این بخش از بازار قزوین، سال ها پس از ثبت این عکس، به عنوان راسته مسگرها معروف گردید که امروزه دیگر نه خبری از مس گری در این راسته است و نه دیگر مس گری مانده که موسیقی چکش یک ریزش بر تن ِ شیفته ی مس، سر زندگی و نشاط را بیفزاید در 

دل رهگذران

شاید فردایی نباشد...