فاصله ما تا شاعر خیلی زیاد شده مثلا حافظ شیراز از دردی حرف میزنه که در شرایط امروزی خنده دارست . ایشان می فرماید : درد عشقی کشیدم که مپرس زهر هجری چشیدم که نپرس یادمون باشه تا برای دل شاعر هم که شده از برگزیدن دلبری بگیم که مپرس
جناب حافظ از شرایط امروز ما که خبری نداشته بنده خدا اگه تو زمان ما بود حتما شعری در فراخر این زمان می سرود
چه سخت است در جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن / به چشم دیگران چون کوه بودن ولی در خود به آرامی شکستن .
قبول دارم با همه وجودم که گاهی اوقات ما آدما به دست خودمون زندگی کردن رو به خودمون حرام میکنیم و جالبتر اینکه یا بگردن تقدیر می ندازیمش یا به گردن خدا!!!
فرصت ها باقی نمی مانند ...
سلام
این روزها رو هم یادمون میره
این روزا همه خیلی ها دروغ میگن
ولی به نظرم همه به خودشون راست میگن.
ممنون
سلام
حالا جای شکرش باقیه که همه به خودشون راست میگن
اگه به خودشون هم دروغ میگفتن تکلیف چی بود !!
فاصله ما تا شاعر خیلی زیاد شده مثلا حافظ شیراز از دردی حرف میزنه که در شرایط امروزی خنده دارست . ایشان می فرماید : درد عشقی کشیدم که مپرس زهر هجری چشیدم که نپرس
یادمون باشه تا برای دل شاعر هم که شده از برگزیدن دلبری بگیم که مپرس
جناب حافظ از شرایط امروز ما که خبری نداشته بنده خدا
اگه تو زمان ما بود حتما شعری در فراخر این زمان می سرود
چه سخت است در جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن / به چشم دیگران چون کوه بودن ولی در خود به آرامی شکستن .
قبول دارم با همه وجودم که گاهی اوقات ما آدما به دست خودمون زندگی کردن رو به خودمون حرام میکنیم و جالبتر اینکه یا بگردن تقدیر می ندازیمش یا به گردن خدا!!!
ما آدمها همیشه دیگران رو مقصر می دونیم
من برای تو می میرم ...
تو فقط برایم تب کن !!
همین کافیست ...