ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

پروانه

اگر یقین دارید روزی پروانه میشوید

بگذار روزگار هر چه می خواهد پیله کند


نظرات 1 + ارسال نظر
محمدرضا سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:14 ب.ظ http://mamreza.blogsky.com

سلام.
خوبید؟نیست شما زیاد زیاد میاید!
میگما خاطره جالبی بود باز خوبه به جای انگور خود گربه ها نیفتادن رو بنده خدا.
چه جالب میگه میخواست اونجا نخوابه.
سری بعد جایی رفتید گرسنه تون شد یکیو محترمانه بیدار کنید بهتره ها نه؟
خدارحمتشون کنه.

سلام
ممنون. ما که هیشه مراحم هستیم
کدوم گربه ها
می خواست نخوابه خوب چیکارش کنیم
اینطوری حالش بیشتر
خدا همی اموات رو رحمت کنه انشالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد