ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

لبخند هدیه ای زیبا

گاهی دیدن یک عکس خوشگل کلی روحیه آدمو عوض میکنه و لبخند به روی لبها به ارمغان میاره

هروقت همچیین عکسی رو پیدا کردین حتما به اشتراک بزارید تا دیگران هم لذت ببرن

آخه در این مورد شاعری فرزانه فرمودن : تنهای معنا نداره لبخند زدن و خوشحال شدن 

حالا حتما میگید کدوم شاعر فرموده ؟؟

خوب یه بنده خدای بود دیگه . حالا شما چیکار داری کی بود برو لبخند بزن

حالا برید ادامه مطلب عکس رو ببنید تا برا چند لحظه شما هم لبخند بزنید 

ادامه مطلب ...

من و مغز بادومی در شب شهادت امام مهربونیها

سلام مغز بادومی مامانی 

عزیز دلم شرمنده چند وقته که برات نامه ننوشتم آخه مامانی این روزا یکم سرش شلوغ بود مراسم عزاداری تو ماه صفر 

میدونی گلدونه من ماه صفر ماه حزن ائمه است . ماهی که در اون بی بی دوعالم غمگینه 

غمگین پدر  غمگین امام حسین (ع) و امام حسن(ع) و امشب غمگین امام مهربونیها امام هشتم آقا علی ابن موسی الرضا (ع )

عزیزکم ماه صفر هم به آخر رسید و در آخرین روز شهادت امام مهربونیهاست . امامی که در کشور ما مهمان هستن ولی نه ایشون صاحب خونه هستن و ما مهمان

نازنینم دل مامانی امشب بدجوری گرفته وقتی به عکس حرم امام نگاه میکنم به خودم میگم ایکاش من هم امشب توی حرم آقا بودم و در گوشه حرم سر به دیوار میزاشتم و برای آقا از غمی که توی دلم نشسته میگفتم از غصه ای که تو دل دوستانم جا خوش کرده و هر کدومشون منتظر نیم نگاهی از طرف آقا هستن میگفتم ولی حیف من کجا و حرم آقا کجا

ولی یه چیزی رو مطمئنم که اگه از راه دور هم به آقا سلام کنیم امام مهربونیها سلاممون رو بی جواب نمیزاره 

مغز بادومی من بیا امشب من و تو به آقا سلام کنیم من از روی این کره خاکی و تو از توی بهشت خدا

و از آقا بخواهیم که ایشان هم از خدا بخواهند هر بنده ای از بندگان خدا که امشب غمگین هستن به هر دلیلی خیلی زود خوشحال بشن 

عزیزکم فقط یادمون باشه که برای ظهور یوسف الزهرا هم دعا کنیم

الهی مامانی قربون او دستای کوچولوت بره انشالله دعای تو خیلی زود به اجابت میرسه

راستی زیارتت هم قبول عزیز دلم


 


اربعین حسینی بر عاشقان ولایت تسلیت باد

 چهل روز گذشت

چهل روز از اسیری خواهر

و اینکه بعد چهل روز خواهری برمیگردد 


در سرمزار برادر

خواهر از جدایها میگوید

ازچهل روز پر از درد و اندوه


 برای خواهری که عاشق برادر بود

چهل روز جدایی از برادر

لحظه های سخت اسارت

 

پر کشیدن امانت برادر در خرابه شام

سرهای روی نیزه


مردم شام

کاخ یزید

سربریده در تشت


از روزهای سخت بعد عاشورا

از روزهای بدون عباس

از مریضی سجاد


و اینکه زینب به کربلا بازگشت



شب یلدا به روایت تصویر

امشب شب یلدا رفته بودیم خونه مامانم کلی به همی ما خوش گذشت خدا رو شکر ، دست مامان جونم هم درد نکنه هم شام خوشمزه ای درست کرده بودند و هم اینکه سفره شب چله رو خیلی خوب تزیین کرده بودن 

ممنون از مامان و خواهرهای گلم

البته یک شب قبل از شب یلدا هم خونه خودمون رفتیم به استقبال شب یلدا و چون تولد فائزه جونم ( دخمل کوچیکه ) شب یلداست و ما شب یلدا میریم خونه مامانم یک شب زودتر هم رفتیم استقبال شب یلدا و هم اینکه برا دخملکمون یه تولد مختصری هم گرفتیم توسط اعضای خانواده

دخملک مهربون من تولدت مبارک

البته الهه جون ( دخمل بزرگه ) هم کلی هنرنمایی کردن در شب یلدا خونه خودمون که فعلا یه نمونه رو امشب بصورت تصویری برای دوستان به نمایش گذاشته میشه تا انشالله در پستهای بعد اگه تونستم عکسهای بقیه رو هم در این وب به نمایش میگذارم

این عکس امشب تو خونه مامان عزیزمه ( الهی که همیشه سالم و خندون باشید مادرجون )



این هم  یک شب زودتر از شب یلدا در واقع به استقبال شب یلدا رفتیم خونه خودمونه (عکس کرسی و با تزیینات شب چله )

که کرسی در شب یلدا به خونه مامانم منتقل شد ( البته کرسی نمادین )


این هم عکس داداش برفیه که توسط من و الهه جونم درست شده


یلداتون مبارک دوستان گلم

یلدا بهانه ایست برای در کنار هم بودن و از کانون گرم خانواده لذت بردن 

دوستان گلم شبی پر از خاطره های خوب برایتان آرزومندم 

یلداتون مبارک