بگذار قیامت بکنم
چند لحظه نگاهت بکنم
طوفان بجانت بکنم
در دام اسیرت بکنم
بسان پرنده ی در بند
یکجا شکارت بکنم
عجب شعری گفتیم اول صبحی
بنده خدا اون شکاری که قراره توی دام این صیاد بیفته
آدمیزاده دیگه گاهی دلش میخواد شکار کنه گاهی هم دوست داره اسیر بندی باشه
وبت خیلی خیلی عالیه به منم سر بزن منتظر نظراتت هستم زود بیا
این هم وب دیگمه
http://success79.mihanblog.com/
به به عجب شعری با ریتم تندی

ولی انصافا اون شعری که واسه من نوشتید در خصوص بخور بخور خیلییییی پرمحتواتر بودا
تبریک بابت ذوق شاعریتون
مامان فاطمه است و شعرهای یهویش
ممنون عزیزکم
قانون صید و صیاد که هر دو به دام هم میافتند .صیدی که صیاد شکارش میکنه در ابتدا صیاد رو اسیر خودش کرده بود
قانونی عجیب ولی بسیار زیبا