به دنبال خانه ای میگشت
و شاید هم سرپناهی که از آن خود باشد
فقط برای خودش
و برای رسیدن به آنچه که میخواست تلاش کرد
و سختیهای زیادی را متحمل شد
حالا او قلبی را از آن خود کرده
که در آن احساس آرامش میکند
با خود میگوید آسان بدست نیاورده ام
که با باد و طوفانی آن را از دست بدهم
می مانم و حفظش میکنم
چون این قلب خانه من است
و برای حفظ این خانه باید جنگید
جنگید با کسانی که میخواهند قلبم را،خانه ام را از آن خود کنند
( فاطمه )
خوش به حال اون سازنده و جنگنده و خوش به حال اون دل که تصاحب شده ی اوست .
براستی خوشبحالش
گاهی این جنگ آنقدر نا عادلانه برگذار میشه که...
گاهی اینطوره دیگه و کاریش هم نمیشه کرد متاسفانه
سلام فاطمه عزیز
دلنوشته هایت زیبا و دلنشینه دستت درد نکنه
شاد باشی و سلامت
سلام علی آقا
ممنون نظر لطفتونه
شما هم شاد باشید و تندرست انشالله
سلام فاطمه خانم
حال شما؟
مرسی از حضورتون.
ببخشین نشد بیام وبتون چون با نت سیمکارت میام سرعت نداره زیاد.
سلام جناب سایه عزیز

ممنون شما خوبید انشالله؟
پارسال دوست امسال آشنا
از اینکه برگشتید خیلی خوشحالم
آخی چه بانمکن...
خیلی زیبا بود....
به نظر من هم خیلی بامزه و با نمکن
وای عالی نوشتی...
آره دنبال خونه هاست...
برای حفظ این خانه باید جنگید....
ممنون گلم
براستی که باید جنگید و گرنه.....
سلام
هنرمندانه بود ...
سلام
ممنون