ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

امشب من باز هم به سراغت آمدم

امشب من باز هم به سراغت آمدم ، نه دروغ چرا ؟ امشب باز تو به سراغم آمدی . درست مثل همیشه 

گرمی دستهایت را هنوز حسم میکنم

طنین صدای مهربانت هنوز در گوشم زمزمه میکند

و من هنوز مستم

مست مهربانیت

مست آغوش گرمت

مست آوای خوش مولای یا مولای علی ( ع) در مسجد کوفه

امشب تو با مناجات علی (ع ) به سراغم آمدی

و من مست شدم و بیهوش

و دیگر چیزی به یادم نیست ........

(فاطمه )

ساعت این روزها.....

ساعت این روزها چه غمگین می گوید بهر من
از زمان پایان میهمانی می گوید بهر من

از لحظه های پایان یافتن عشق و عاشقی
از هنگامه افطار می گوید بهر من

از نگاه پر مهر دوست در هنگام سحر
از لحظه وصال افطار می گوید بهر من

از حرفهایش آتش به جانم می رسد
او باز هم از مهر و وفای دوست می گوید بهر من

دل میخواهد در این لحظه باز ایستاد زمان
اما او باز هم از پایان می گوید بهر من

بارالها خود دانم که توشه ای برنگرفته ام از خوان میهمانیت
اما او از لطف ایزد می گوید بهر من

آیا سال بعد هستم که باشم باز میهمان دوست
ساعت از لحظه های مانده می گوید بهر من
(فاطمه )

شب تقدیر


من همیشه قبل از اینکه از خداوند طلب مغفرت کنم، میگویم خدایا من امشب از تمام کسانی که گردنشون حقی دارم، غیبت من رو کردن، مالی از من خوردن، آزاری رسوندن و ... از همه اونها گذشتم. قلبا هم گذشتم و هیچ شکایتی ندارم. خدایا اگر تو امشب من رو نبخشی و از سر تمام تقصیراتم نگذری، من از تو بخشنده ترم و چنین چیزی غیر ممکنه. پس حتما تو من رو بخشیدی. 
خصوصا در لیالی قدر اینطور دعا کنید و ببینید چه حالی به شما دست میدهد. خصوصا در حق کسانی که به شما بدی کردند بیشتر دعا کنید. ما در روایاتمان زیاد داریم که اگر در حق اینها دعا کنید خداوند چندین برابر اون چیزی که خواستید رو برای خودتون مستجاب میکنه.
التماس دعا

نامه ای به مغز بادوم در شب قدر

سلام مغز بادومی مامانی

خوبی گلم 

امروز مامانی اومده که باز برای عزیزترین موحود دنیا نامه بنویسه

عزیزی که هنوز زمینی نشده . الهی قربونت بره مامان فاطمه

نمیدونم کی اجازه پیدا میکنی که تو هم مثال ما زمینی بشی ولی خوشگلم تا وقتی اون بالا بالاها هستی خوش باش چون به محض زمینی شدن دلت میگه کاش هنوز هم توی بهشت خدا جا داشتم

ولی نازگلم زمین هم جای بدی نیست هرچند که خیلیا میگن خوب نیست ولی قربون اون چشای خوشگلت بره مامان فاطمه که ندید عاشقشه اینجا روی زمین همه چیز درهمه هم خوبی هست هم بدی 

اگه بخوای فقط به بدیها فکر کنی حتی یه لحظه هم اینجا دوام نمیاری

عشق من از همین حالا تمرین کن تا وقتی اومدی بتونی اینجا با آرامش زندگی کنی

از همین حالایاد بگیر که بدی رو با بدی جواب ندی

وقتی عصبانی هستی زود تصمیم نگیری

گلم از همین حالا تصمیم بگیر که با خودت یه دل مهربون سوغات بیاری که باعث بشه همیشه نیمه پر لیوان رو ببینه نه فقط به فکر نیمه خالی لیوان باشه

گل من امروز که این نامه رو برات مینویسم شب نوزدهم ماه رمضون سال 1393 است امروز 18 روز از ماه مبارک خدا میگذره و امشب جز بهترین شبهای ساله 

و شاید هم شب قدر 

خدا کنه توی این شبا ما بزرگترها تصمیم بگیریم که خوب بودن رو تمرین کنیم 

یاد بگیریم ببخشیم تا بخشیده بشیم

یاد بگیریم که در حق هم دعای خیر داشته باشیم

یاد بگیریم که به یاد مریضهای که حسرت گرفتن روزه رو دارن باشیم و قدر سلامتی خودمون رو بدونیم

یاد بگیریم که به بزرگترهامون احترام بزاریمو یاد بگیریم که هرگز حسزت زندگی دیگران رو نخوریم

ثمره زندگی من امشب فرشته های خدا بروی زمین میان و عطر اومدنشون رو کسانی استشمام میکنند که دلی بدون کینه داشته باشن میشه با اون دل مهربونت از خدا بخوای مامان فاطمه هم امشب بوی خوش فرشته ها رو امشب استشمام کنه

میشه از خدا بخوای دوستای مامان فاطمه هم امشب بوی فرشته رو استشام کنن

میشه از خدا بخوای همی آدمهای کره زمین امشب بوی فرشته های خوب خدا رو استشمام کنن

عزیز دلم خیلیا به مامان فاطمه التماس دعا گفتمن و مامان فاطمه خودش محتاج دعاست

اما گلکم تو امشب با اون دل مهربونت برای همی اونهایی که به مامان فاطمه التماس دعا گفتن دعا کن دعا کن هر آنچه که خیر و صلاحشونه خدا براشون رقم بزنه 

عزیز دلم یادت نره برای یوسف الزهرا دعا کنی برای اومدنش برای مهربونیاش برای تموم شدم این درد فراق

گلم نمیدونم تو هم اونجای که هستی روزه میگیری یا نه ولی روی زمین رسمه این روزا وقتی دوستی به دوستش میرسه میگه روزه نمازتون قبول باشه التماس دعا

من هم به رسم زمینیها میگم مغز بادوم من روزه و نمازت قبول باشه و خیلی خیلی التماس دعا

عاشقتم ندید مغز بادوم من


دوستان گلم امشب وقتی چشمای خوشگلتون بارونی شد و دلتون پر از مهر خدا یادتون نره به یاد مامان فاطمه مغز بادومی هم باشید که سخت محتاج دعای دوستانشه

ممنون از محبت همه شما

یار و آسمان


یار و آسمان 
امشب آسمان هم با ما غریبی میکند
چشم ما را میبیند و روی گردانی میکند

چون غریبه با ما رفتار می کند
دل شوریده ما را دیده و بازهم سردی میکند

کاش شور و حالی داشتی ای آسمان 
غرق نور میشدی کمی گرمتر با ما ای آسمان

دستمان را میگرفتی میبردی سوی کهکشان
من و تو قدمی در راه شیری میزدیم ای آسمان

گاهی در آغوش تو جایم میشد و من
در پناه تو آرام میشدم ای آسمان

چشمم در چشمان تو جستجوی یار می کرد
شاید هم در آن نگاه یار را میدیدم ای آسمان

یاری که گم کرده بودم سالها
در وجود تو پیدایش می کردم ای آسمان
(فاطمه )