ﺩﺧﺘﺮ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺁﺑﻠﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﺷﺪ.
ﻧﺎﻣﺰﺩ ﻭﯼ ﺑﻪ ﻋﯿﺎﺩﺗﺶ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺻﺤﺒﺘﻬﺎﯾﺶ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﻧﺎﻟﯿﺪ.
ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺯﻥ ﺷﺪﺕ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺁﺑﻠﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪ.ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﻋﺼﺎﺯﻧﺎﻥ ﺑﻪ
ﻋﯿﺎﺩﺕ ﻧﺎﻣﺰﺩﺵ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﭼﺸﻢ ﻣﯿﻨﺎﻟﯿﺪ.
ﻣﻮﻋﺪ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﯿﺪ.ﺯﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﺑﻠﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﺍﺯ ﺷﮑﻞ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ
ﺷﻮﻫﺮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﮐﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻔﺘﻨﺪ ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﻋﺮﻭﺱ ﻧﺎﺯﯾﺒﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺑﺎﺷﺪ.
۲۰ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺯﻥ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ، ﻣﺮﺩ ﻋﺼﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ
ﮔﺸﻮﺩ.
ﻫﻤﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻧﺪ.ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ“ :ﻣﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﺟﺰ ﺷﺮﻁ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻡ
سلام دوست عزیز. تی ان گیگ سیستم جدیدی است که به شما فضای 1 گیگابایت و پهنای باند 10 گیگابایت و امکانات جالبی ارائه میدهد و شما میتوانید با استفاده از این هاستینگ وب سایت خود را راه اندازی کنید. همین اکنون هاست رایگان و سایت جدید خود را افتتاح کنید. http://www.tngig.ir
سلام.وبلاگ جالبی داری.مطالب شما قشنگه.من می خوام از شما شروع کنم.مرا یاری کن
سلام دوست گرامی
ممنون شما لطف دارید
یادم رفت مشخصاتم رو بنویسم.
فکر می کنم این نوشته رو قبلا یه جای دیگه هم خوندم ...
حتما
چون نوشته من که نیست
احسنت...
سلام فاطمه خانوم..
ممنون که بهم سر زدین.
و
ببخشید من مجبور بودم به دلایلی اون پست رو حذف کنم و متاسفانه نظر شما و بقیه دوستان هم...واقعا شرمنده .ببخشید.
سلام عزیزم
خواهش میکنم وظیفه ای است ناقابل در برابر دوست گلی چون شما
اصلا اشکالی نداره گلم
احسنت... خیلی زیبا...

ممنون گل پسر
افسانه قشنگی بود
آنقدر زمونه عوض شده که دوست داشتن عشقت و از خودگذشتگی برای در کنارهم بودن شده افسانه
هنوز هم در این آشفته بازار پیدا میشه عاشقی که واقعا عاشق باشه
کمیاب هست ولی نایاب نیست
سلام
نمیدونم فیلم ارمغان تاریکی رو دیدید یا نه!! اونم دقیقا همین مضمون رو داشت.
سلام جونم
نه من این فیلمو ندیدم