پاییز را فصل عشاق می نامندن و من
از نوع باز هم عاشق می شوم
عشق را در وجود برگهای زرد
چون بهاران پرطراوت می شوم
مست می شوم از بوی باران بوی نم
بوی عشقی که پیچیده در لابلای دفترم
دفتری که یادگار روزهای مدرسه است
روزهای با تو بودن در هوای عاشق است
روزهای بارانی و برگ خزان
عشق بود بین من و تو در میان
در کنارت لحظه هایم شاد بود
مهر بود و پاییز هم مهمان بود
چتر اما این میان حس غریبی داشت
از همراهی ما چیزی به خاطر او نداشت
باز هم پاییز باز هم بوی مهر
باز هم عاشقی ، باز باران ، باز چتری در میان
( فاطمه )
پاییزه و عاشقی و فصل شعر . عجیبه که توی این فصل خیلی خاطره ها تو وجود آدم زنده میشه .
پاییز همیشه تداعی مهر و عشق همراه با ریختن برگهای زرد است
ممنون از حضورتون