ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

ندای سحر

ندای سحر بازتابیست از درون من

یه نامه دیگه برای مغز بادومی عزیزم

سلام به مغز بادومی خوشمل خودم و همی دوستان گل و نازنینم

شرمنده این روزا کلی سرم شلوغ شده . بابا من نمیدونستم مامان عروس خانم شدن اینقدر از وقت آدمیزاد رو میگیره که دیگه حتی وقت نمیکنی یه سر کوچولو موچلو هم به وبلاگ نازنین بزنی

بدجوری دلم برای مغز بادومی ( نه ببخشید نامه نوشتن برا مغز بادومی ) و دوستان گلم و خونه خوشگلم ندای سحر تنگ شده بود . امروز فرصتی شد تا در میان این همه کار، دوستان توجه دارن دیگه مامان دخملی باشی که انشالله به زودی میخواد البته با بدرقه دعای دوستان عزیزم به خونه بخت بره و اینکه نزدیک عید هم که هست و خونه تکونی و از این مسائل وقتی میشه که فاطمه خانم گل و گلاب تشریف بیاره و به وبش و دوستان سری بزنه ( نه خدایش یه دو دوتا چهارتا بکنید بینید وقت میشه یا نه)

اگه حوصله ندارید حساب کنید اشکال نداره خودم براتون حساب میکنم و خیلی سریع میگم وقت نمیشه ولی خوب امروز توی این ساعت یه کوچولو به خودمون مرخصی دادیم و اومدیم یه حالی از دوستان عزیزتر از جانمان بپرسیم

خوب دوستان گلم چطورید؟؟؟ خوبید ؟ خوش میگذزه؟

انشالله که همتون سالم باشید و خندون

خب حالا یه کوچولو هم با مغز بادومی نازنین خودمون صحبت کنیم ببینیم این نازدونه خوشمل ما چطوره؟

سلام عزیز دل مامانی الهی مامانی قربونت بره واقعا ببخشید که نتونستم این مدت بیام و برات نامه ای بنویسم

آخه این روز دائما مامانی و بابای (همون همسر جان ما که انشالله یه روز میشه با سلامتی پدر بزرگ شما) میریم برای خرید جهیزیه برای دخملی ماشالله که هم که چقدر همه چیز گرون تشریف داره دلم برا بابایی خیلی میسوزه بنده خدا یه روز میره سراغ وسایل برقی یه روز به قول خودش سراغ تیر و تخته ( همون سرویس چوب دیگه) یه روز میگه ای وای سرویس قاشق و چنگال چقدر گرون شده . خلاصه هر روز با این قیمتهای ماشالله نجومی داره سروکله میزنه و داره حساب میکنه که با این قیمتها و حقوق بازنشستگی چطوری میشه جهیزیه تهیه کرده . ولی من میگم خدا کریمه اگه ما چشم و هم چشمی نکنیم و به قول معروف پامون رو به اندازه کلیممون دراز کنیم خدا هم کریمه و همه چیز جور میشه اصل اینه که دخملی و پسرک با همدیگه و در کنار هم و با توکل به خدا زندگیشون رو شروع کنند ، بقیه چیزها هم حل میشه

ولی خوب همسر جانم ما هم مسئول خانواده است دیگه و یکم نگرانه

عزیزکم میشه برا بابای و همی باباهای خوب و مهربون دعا کنی که هیچوقت شرمنده زن و بچه خودشون نشن؟

میدونم که دعا میکنی عزیزکم

الهی مامانی قربون مغز بادومی خوشملش بره

نظرات 6 + ارسال نظر
sajad شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 05:49 ب.ظ http://madresesdjamaledinasadabadinimvar.blogsky.com/

*فاطمه* شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:23 ب.ظ http://www.saatesheni91.mihanblog.com

سلام فاطمه خانوم ؛ واااااااااای چ عجب

قبول که سرتون شلوغه ولی خب به فکر دلتنگی مام باشین بانو :(
ایشاا.... ک دخمل گلتون راحت و بدون دغدغه به خونه بخت تشریف ببرن . دوستون دارم یاعلی

سلام عزیزکم
چه میشکه کرد مادر زن جان شدیم و کلی سرمان هم شلوغ پلوغ شد
الهی من قربون اون دلتنگیتون بشم
چشم سعی میکنم در میان این همه کار گاهی یه مرخصی ساعتی به خودم هدیه بدم و سری به دوستان عزیزم بزنم
ممنون

باران نم نم... شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 10:52 ب.ظ http://baran88ia.blog.com

سلام
انشاالله که دخترتون و همسرشون زیر سایه ی اهل بیت به یاری خداوند،خوشبخت میشن!!!
جهزیه هرچی بدید باز مردم حرف خودشون رو میزنن...پس بهتره فقط موارد لازم و ضروری رو تهیه بفرمایید...همین‌که دختر گلتون رو بهشون دادید کافیه و باید ممنون هم باشند...
موفق و موید باشید...
یا حق...

سلام
ممنون انشالله همی دخملا و پسرا زیر سایه اهل بیت خوشبخت بشن
بله جناب پسرک (داماد رو میگم ) باید از خداش باشه که من و همسر جانمان دخمل دسته گلمون رو بهشون دادیم
حالا جهیزیه بود یا نبود اون زیاد مهم نیست

کاکتوس مزاحم یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 07:36 ق.ظ

سلام
با توکل بر خدا همه مشکلات به شکلاتی شیرین تبدیل می شود.
یا علی

سلام
چه لذتی داره خوردن شکلاتی که هدیه الهیست
ممنون از شما دوست گرامی

ورود یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 07:50 ب.ظ http://http://saatesheni90.blogfa.com/

سلام دوست گلــــــــــــــــــــــــم

با پست بازی کودکانه "عمو زنجیر باف، زنجیر منو بافتی..."

بروزم ، اگه دوست داشتی بیا[چشمک]

وخدایی که دراین نزدیکیست سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:08 ق.ظ http://ahsanalhdys.blog.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد